اخیراً مقاله ای با عنوان پایداری در خرده فروشی خوب برای تجارت، عالی برای بشریت منتشر شد.
در این راستا ما را به فکر زنجیره تامین مانکن بچه گانه ها در خرده فروشی انداخت.
مصرفکنندگان، بهویژه افراد جوانتر، بهدنبال برندهایی هستند که بهطور عمومی از ارزشهایی حمایت کنند که با ارزشهای خودشان همسو باشد.
آنها خواستار بیانیه های ماموریت آگاهانه اجتماعی هستند، دیدگاه های سیاسی مدیران اجرایی را بررسی می کنند و شرکت ها را تحت فشار قرار می دهند تا محصولات و تجارت خود را پایدار کنند.
دغدغه آنها به مواد و بسته بندی محدود نمی شود. آنها به دنبال خرید از شرکت هایی هستند که روی پایداری در کل زنجیره تامین و تمام عملیات تجاری تمرکز دارند.
با در نظر گرفتن این موضوع، ما شروع به تجزیه و تحلیل گفتگوهای زیادی که با خریداران خرده فروشی پیشرو و روسای VM داشتیم، در برخی از مارک های بزرگ جهانی که با آنها کار می کنیم، کردیم.
از ما سوالات زیادی در مورد پایداری پرسیده می شود، اما واقعیت این است که همه نمی دانند که در توسعه محصولات قابل بازیافت و پایدار چه چیزی دخیل است.
وقتی این موضوع با بسیاری از تامین کنندگانی که از دود و آینه استفاده می کنند تا مشتریان بالقوه را از بین ببرند، با صحبت در مورد رزین های زیستی، مواد زیست تخریب پذیر و فرآیندهایی که سعی می کنند موقعیت خود را از نظر اخلاقی درست ثابت کنند، استفاده می کنند، در واقع بسیار گیج کننده می شود.
اکنون بسیاری از خردهفروشان دارای قهرمانان و بخشهایی پایدار هستند که نقش آنها این است که فراتر از مواد، به تولید، پردازش و دفع محصولات نگاه کنند. این بدان معنی است که آنها در مورد پایداری دانش بیشتری پیدا می کنند، اما در واقع پایداری به چه معناست؟
در سال 1987، کمیسیون برونتلند سازمان ملل، پایداری را به عنوان “برآوردن نیازهای حال بدون به خطر انداختن توانایی نسل های آینده برای برآوردن نیازهای خود” تعریف کرد.
این گزارش می گوید که پایداری باید تعادلی بین جنبه های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی (گیاه، مردم و سود) در نظر بگیرد.